بین مطالب وب سایت جستجو کنید


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
hellboy
11:43
جمعه 18 اسفند 1391



 

 

 

شبنم قلی خانی  در نوزدهم آبان سال 1356 در تهران به دنیا آمد، او دارای دیپلم ریاضی فیزیك است، در دانشگاه در رشته ی تئاتر قبول شد و گرایش طراحی صحنه را انتخاب كرد. چندی بعد در كنكور كارشناسی ارشد در گرایش كارگردانی تئاتر مشغول به تحصیل شد و هم اكنون فارغ التحصیل این رشته است، وی كارش را از سال 1375 با تئاتر آنتیگونه آغاز كرد و در سال 76 با همین تئاتر، در شهر تئاتر شهر بر روی صحنه رفت، اولین كار او باعث شد، وی با بازی در فیلم سینمایی «مریم مقدس» به كارگردانی شهریار بحرانی چهره شود. به سال 79 بود كه او یك شبه ره صد ساله پیمود، از دیگر فیلم های سینمایی كه او ایفای نقش كرد، می توان به یك الف ناقابل، عطش، جوجه اردك من و وعده دیدار اشاره داشت، همچنین او در مجموعه های تلویزیونی زیادی ایفای نقش كرده است كه از آن جمله می توان به «اولین شب آرامش» اشاره كرد ...

 

جمعه 19 آبان تولد این بازیگر توانای سینما و تلویزیون است، او بجز مدرك تحصیلی كه اخذ كرده، یك دوره آموزش گریم سینمایی و چهره پردازی زیر نظر استاد جلال الدین معیریان گذرانده و یك دوره آموزش فیلم نامه نویسی نیز دركلاس های حوزه هنری زیر نظر فریدون جیرانی دیده است، وی در حال حاضر غیر از بازیگری و كارگردانی فیلم در دانشگاه آزاد مشغول تدریس رشته تئاتر به دانشجویان است، وی در زمینه ساخت فیلم كوتاه هم فعالیت می كند، ابتدا فیلمی به نام «من تنها» را ساخت و سپس فیلم دیگری به نام «خونه» را كارگردانی كرد..

 

شبنم قلی خانی، در كنار مادرش در منطقه سعادت آباد تهران زندگی می كند، چرا كه سال ها پیش پدرش دارفانی را وداع گفته است.آخرین كاری كه از او در نوبت پخش است، اثر «اگر عشق نبود» به كارگردانی فیاض موسوی است، وی در این مجموعه نقش دختری به نام پریسان را ایفا می كند، پریسان دختری است كه می تواند با مشكلات به تنهایی كنار بیاید، او به عرفان رو می آورد و این معنویت در زندگی اش باعث می شود كه از پس مشكلات برآید.

 

همان طور كه گفتیم، قلی خانی در سال 82 پدرش را از دست داد و حالا با مادرش زندگی می كند، او فرزند سوم خانواده است، یك برادر و یك خواهر بزرگ تر از خود دارد كه هر دو متاهل و دارای فرزند هستند. او از لحاظ شخصیتی آدم جالبی است، آدم های مختلف را در زندگی به راحتی می تواند تحمل كند و به قول معروف زود از كوره در نمی رود، اما ناگفته نماند كه گاهی اوقات محیط كار و زندگی خسته اش می كند، با اینكه در قبال اطرافیان تحمل دارد، اما در رابطه با خودش این گونه نیست.

 

قلی خانی در مورد مجموعه اولین شب آرامش می گوید: «نقش آذر را دوست داشتم و از اینكه این نقش را بازی كردم راضی ام، آذر بر پایه احساساتش فكر نمی كرد و از روی منطق عمل می كرد، همان طور كه در مجموعه دیدیم كه او در روز ازدواج از «سفره عقد» بلند می شود و می رود، به نظرم آذر تصمیم درستی گرفت، او به حرف دلش گوش كرد.

 

علاقه او به «فرزاد» باعث می شود كه وارد زندگی علیرضا نشود تا او را بدبخت كند او می خواست مجبور نباشد تا یك عمر به طرف مقابل دروغ بگوید و وانمود كند كه دوستش دارد، اما خودش كس دیگری را در دل دوست داشته باشد. گرچه در آخرین لحظات به این فكر افتاد، اما تصمیم درست و منطقی همین بود.

 

قلی خانی درباره یك فیلم خوب می گوید: یك فیلم یا مجموعه ابتدا به فیلمنامه قوی بر می گردد، اگر چیزی غیر از آن باشد، اثر خوب در نمی آید... قلی خانی امروز 29 ساله شده كه برای یك بازیگر سن تجربه در سینما است، او خوشحال است كه در طول زندگی اش انسان مفیدی بوده است، دو مدرك تحصیلی، استاد دانشگاه، بازیگر قابل تئاتر، سینما و تلویزیون و از همه مهم تر انسانی است كه از حاشیه به دور است، جشن تولد شبنم را تلفنی به او تبریك می گوییم.

 



عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 581
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 581
hellboy
11:40
جمعه 18 اسفند 1391


لیلا اوتادی ( Leila Otadi ) در تاریخ ۱۴ مرداد ماه ۱۳۶۲ در محله ای به نام شمیران در تهران به دنبا آمد . لیلا اوتادی در رشته معماری داخلی تحصیل و فارق التحصیل شده است.

خانم لیلا اوتادی کار بازیگری خود را با بازی در فیلم چشمان سیاه به کارگردانی ایرج قادری آغاز کرد و به عرصه بازیگری وارد شد.

 

 

 

کارنامه بازیگری لیلا اوتادی :

 

 

 

سریال های لیلا اوتادی – Leila Otadi

  • مجموعه خونمردگی
  • مجموعه آخرین گناه
  • مجموعه مهر و ماه
  • مجموعه اشک هاولبخندها (حسن فتحی)

 

 

 

 

تله فیلم های لیلا اوتادی – Leila Otadi

  • تله‌فیلم گوشه نشینان (سیروس مقدم)
  • تله‌فیلم بیرون از بهشت
  • تله‌فیلم همان روز (علیرضا امینی)
  • تله‌فیلم خواب بد (منوچهر هادی) (۱۳۸۸)

 

 

 

 

فیلم های سینمایی لیلا اوتادی – Leila Otadi

  • ۱۳۸۹ اخراجیها ۳ (مسعود ده نمکی)
  • ۱۳۸۹ دردسر بزرگ (مهدی گلستانه)
  • ۱۳۸۹ پیتزا مخلوط (حسین قاسمی جامی)
  • ۱۳۸۸ به دنبال خوشبختی (بهمن گودرزی)
  • ۱۳۸۸ عروسک (ابراهیم وحیدزاده)
  • ۱۳۸۸ باغ قرمز (امیر سماواتی)
  • ۱۳۸۸ آدم‌کش (رضا کریمی)
  • ۱۳۸۷ پسر آدم، دختر حوا (رامبد جوان)
  • ۱۳۸۷ حرکت اول (فرهاد نجفی)
  • ۱۳۸۷ دعوت (ابراهیم حاتمی کیا) اپیزودی که اوتادی در آن بازی کرد، اکران نشد.
  • ۱۳۸۶ زن‌ها فرشته‌اند (شهرام شاه حسینی)
  • ۱۳۸۵ چهار انگشتی (سعید سهیلی)
  • ۱۳۸۵ فیلم کوتاه فرش و فرشته از مجموعه فرش ایرانی
  • ۱۳۸۵ قصه دل‌ها (هوشنگ درویش‌پور، حسن کیاده)
  • ۱۳۸۴ چپ دست (آرش معیریان)
  • ۱۳۸۳ بید مجنون (مجید مجیدی)
  • ۱۳۸۱ چشمان سیاه (ایرج قادری)


عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 1063
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 1063
hellboy
11:36
جمعه 18 اسفند 1391


 

گلزار اصلا آمده بود که معروف بشود و همین طور هم شد چه زمانی که در گروه آریان به عنوان گیتاریست فعالیت میکرد و چه بعد از آن که به صورت حرفه ای به سینما پیوست.

 

 

این قادری بود که گلزار را پسندید و سام و نرگس را براساس فیلمی قدیمی در سال 78 ساخت و از حضور او استفاده گرد.

 

 

گلزار در سال 1354 متولد شد و فارغ التحصیل رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه آزاد اسلامی است.

 

 

پس از سام و نرگس که در آن نقش جوانی را بازی می کرد که در آستانه اعدام مورد عفو قار می گیرد . برای بازی در زمانه به کارگردانی حمید رضا صلاحمند (79) انتخاب می شود که یک اثر فوق العاده ضعیف بود . بالای شهر پایین شهر (80) ساخته اکبر خامین هم یک اثر شکست خورده بود و گلزار همچنان به خاطره چهره و جنجالهای مطبوعاتی اش مورد توجه قرار می گیرد تا بازی هایش در آثار سینمایی ، اما فریدون جیرانی با شام آخر در سال 80 موفقیت بهتری برایش فراهم می کند فیلم با بازی کتایون ریاحی گلزار و هاینه توسلی به فروش فوق العاده ای دست پیدا می کند .در این فیلم بود که بازی گلزار برای اولین بار جدی گرفته می شود. پس از آن در سال 81 همزمان در سه فیلم ظاهر می شود چشمان سیاه همکاری دوباره او با ایرج قادری به شمار می رفت که تنها به صرف گیشه ساخته شده بود و با داشتن مهره ای همچون گلزار که آن سالها در اوج شهرت قرار داشت ، هم به این مهم تا اندکی دست می یابد.

 

 

زهر هم عسل هم تجربه جوانی به نام ابرهیم شیبانی بود .اما بر خلاف این دو کارکه جنبه تجاری اشان بر جنبه های هنری می چربید بوتیک حمید نعمت ا... هم بازی می کند . فیلم یک داستان اجتماعی را دنبال می کرد درباره دختری (گلشیفته فراهانی ) که آرزوهای طول و درازی در سر دارد و در این میان با پسری آشنا می شود (گلزار)که در بوتیک کار می کند ، آشنایی آنها باعث می شود تا به درون خواسته های جوانی نقب بزنیم که حق خود را از اجتماع پیرامونشان می خواهند اما تاوانی که می پردازند سنگین است.بازی گلزار در این فیلم پخته تر نشان می دهد او اگر فرصتهایی لازم در اختیارش قرار بگیرد می تواند مهره مو ثری  باشد.

 

 

حضور فیزیکی گلزار این بار نه تنها صرف زیبایی نیست بلکه روند داستان کمک شایانی می کند . از طرفی خارج از دنیا  سینما اتفاقاتی چند برای او پیش می آید ، جنجالهای پیرامون کار و زندگی اش دست به نشریات شایعه پرداز بالا می گیرد ، از ادامه فعالیتها ی تبلیغاتی وی جلوگیری به عمل می آید . و در ضمن پس از کش و قوسهایی از گروه آریان جدا  می شود .

 

 

سال 82 در دو فیلم کما کنار امین حیایی بازی خوبی ارائه می دهد و اکران  13 گربه روی شیروانی که از مضمون و ساختار بسیار متفاوت در سینمای فانتزی بهره می برد ، همراه می شود با رفتن او از ایران ، شایعاتی قوت می گیرند مبنی بر این که دیگر باز نمی گردد ، اما پس از مدتی می آید ولی دیگر شایعات کار خود را کرده بودند .

 

از ادامه فعالیتهای بازیگری وی ممانعت به عمل می آید و آخرین بازی اش در گل یخ ساخته کیومرث پور احمدی پس از مدتها توقیف در سال 84 به نمایش در می آید که با استقبال خوبی همراه می شود .

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 588
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 588
hellboy
11:33
جمعه 18 اسفند 1391


الناز شاكردوست در سال 1363 در يكي از محله هاي تهران چشم به دنيا گشود..در دوران دبستان عاشق بازيگري شد.دانشجوي تئاتراز دانشكده هنرو معماري دانشگاه تهران است. كلا انساني عجيبي است.. عاشق فوتبال است شبيه بازيگري ! مادر خود را بسيار دوست دارد. و عجيب ترين نكته در زندگي او دوست صميمي اوست.

مدرک تحصیلی: دانشجوي تئاتر از دانشكده هنر و معماري دانشگاه آزاد تهران
با بازی در فیلم « گل یخ » ساخته کیومرث پوراحمد به سینما آمد و ظرف کمتر از یک سال در پنج فیلم سینمایی نقش آفرینی کرد. تفاوت بازی او در دو فیلم « گل یخ » و « مجردها » نشان از توانایی های او دارد.
شاکردوست در « بی وفا » اولین ساخته منتقد قدیمی سینما - اصغر نعیمی - بهترین بازی کارنامه سینمایی اش را به نمایش گذاشت. 

 


 

بله دوست صميمي او گوهر خير انديش است كه حداقل 30 سال از او بزرگتر است.به طور اتفاقي وارد سينما شد.به گفته كيومرث پوراحمد وقتي دنبال يك بازيگر حدودا 20 ساله ميگشته كه الناز رو ديده و از بازي وي كه در ان موقع در تئاتر بازي مي كرده خوشش امده و او را در فيلم گل يخ به عنوان بازيگر نقش اول بازي داده است. بازي هاي مختلف و نقش هاي مختلف كه از او ديديم او را يك بازيگر باهوش و با استعداد معرفي كرده است. بازي هاي متفاوت نظير يك دختر پولدار در عروس فراري ... يك دختر شل و ول در مجردها(واقعا فوق العاده بود).. يك دختر نسل سومي در چه كسي امير را كشت (بازي او در اين فيلم عالي بود..بسيار بهتر از نيكي كريمي . مهناز افشار و...)و بازي بسيار زيباي او در فيلم بي وفا(به عنوان يك دختر پايين خيابوني كه عمرا هيچ بازيگري نمي تونست اين نقش را به اين خوبي بازي كن).در اين سه سال و تا سن 22 سالگي بازي در 11 فيلم يك امار فوق العاده براي يك بازيگر است.منتقدين بسياري از همان اول از بازي او تعريف كرده اند.

حتي هنرمنداني مانند مرحوم منوچهر نوذري از بازي وي تعريف كرده اند.همچنين مهدي فخيم زاده كارگردان خوب كشورمان عنوان كرده است كه الناز شاكردوست به زودي بهترين بازيگر سينماي ايران خواهد شد

 


 

 

مجموعه آثار:

 

- گل یخ (کیومرث پوراحمد - 1383)
- مجردها (اصغر هاشمی - 1383)
- عروس فراری (بهرام کاظمی - 1383)
- چند می گیری گریه کنی؟ (شاهد احمدلو - 1384)
- قتل آن لاین (مسعود آب پرور - 1384)
- چه کسی امیر را کشت؟ (مهدی کرم پور - 1384)
- بی وفا (اصغر نعیمی - 1385)
- قاعده بازی (احمدرضا معتمدی - 1385)
- کارناوال مرگ (رضا اعظمیان - 1385)
- خدا نزدیک است (علی وزیریان - 1385)

 

جشنواره ها و جوایز:
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل زن از نهمین دوره جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « مجردها » - 1384
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل زن از دهمین دوره جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « چه کسی امیر را کشت؟ »

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 559
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 559
hellboy
11:29
جمعه 18 اسفند 1391


پدرش کارمند صنایع دفاع بود و روز وشب برای رتق وفتق امور روزمره  کار می کرد وباز هشتش گرو نهش بود

   پدرومادر او اصالتاً قائم شهری هستند(یه جورایی باهاش هم استانی شدیم) اما خود او در تهران به دنیا آمد و چون پدرش کارمند اداره دفاع بود در همان مجتمع های صنایع دفاع زندگی میکردند ودر محله پارچین ورامین دوران کودکی را گذراند.

  وضعیت مالی خوبی نداشتند به طوری که او تمتم مسیر منزل تا محل تمرینات را با اتوبوس شرکت واحد که تنها پول بلیط آن را داشت میرفت.

در سوم ژوئن هزار نهصدوهفتادوهفت(13/3/55)در یک شب بهاری چشم گشود.

قبل از او یک دختر و بعد اونیز دختری دیگر و فرزاد هم آخرین فرزند این خانواده بود.

  دوخواهرزاده به نام های نگین و فرشته دارد وبه خواهرانش بسیار وابسته است؛و در مورد فرزاد نیز خود فرزاد میگوید):اگر یک روز حداقل تلفنی با هم حرف نزنیم شبمان روز نمیشود)

  اولین قرارداد رسمی اش با تیم نوجوانان کشاورز300هزار تومان وماهی5هزار تومان و آخری هم با استقلال که سفید امضا کرد.

  او و فرزاد برعکس دیگران اهل صغرسنی نبوده بلکه پدرشان شناسنامه ی آنهارا یکسال بزرگتر گرفت تا زود تر به مدرسه بروند ولی چه مدرسه ای! پدرو مادرش راضی نبودند که او فوتبال را حرفه ای دنبال کند و پدرش همیشه میگفت:(این فوتبال به درد تو نمیخورد بچسب به درست تا برادرت هم از تو یاد بگیرد!) اما او با اثرار آنها را راضی کرد و پس از مدتی اجازه فرزاد را هم گرفت تا یکی دیگر از برادران فوتبال ما را تشکیل دهند.

  حدودا سه سال پیش زمانیکه پروین سرمربی پرسپولیس بود پروین علنا اعلامکرد:(تنها کسی که حق پوشیدن پیراهن شماره7پرسپولیس را دارد او است)

و اوهم برای بستن قرار داد به باشگاه پرسپولیس رفت و ناصر خان حجازی هم اعلام کرد:(اگر او طلا هم باشد دیگر نمی خواهمش)اما او هرگز راضی نشد با خودش کنار بیاید چه برسد با میلین ها هوادار.

  نرفتن به پرسپولیس و ماندن در استقلال را بزرگترین تصمیم درس زندگی ورزشی اش میداند و هیچ علاقه ای به یاقی شدن ندارد و اکنون هم به ختطر استقلال و هوادارانش به ایران برگشته و کلی شرایط مالی خوب را از دست داده وهیچگونه شرط مالی برای باشگاه نذاشته!

  الگوی خارج از فوتبالش دایی بوده وهمیشه خواسته پشتکار او را داشته باشد در فوتبال هم مجی نامجو مطلق الگوی او است البته حمید استیلی نیز در رشت فوتبال او بسیار تاثیر گذار بود.

واما همسرش؛ او با همسرش در یک شرکت هواپیمایی  هنگامیکه برای تهیه بلیط رفته بود آشنا و این سرآغاز یک زندگی شیرین بود(همسر او یکی از کارمندان اصلی آن شرکت بود)


  زنگی شیرینی که با تولد دختری زیبا شیرین ترشد؛ دختری که پدرش نام او را تیام گذاشت.

تیام در 30/7/83(1/8/83)به دنیا آمد تا عزیزدردانه بابا شود و قسم اول او(به جان تیامم)

  واما تولدی کاکل پسری این زندگی را شیرین تر کرد. پسری به نام امیر بردیا

امیر بردیا در 9/3/87 به دنیا آمد تاهم ماه پدر شود وشاید ادامه دهنده راه او!

 

 

 

نظرات او در بارهی ای کلمات نیز خواندنی است:

 

 

 

 

 

ناصر حجازی:محبوب هواداران استقلال

 

 

امیرقلعه نویی:هوادارا دوستش دارند

 

 

غلامرضا عنایتی:مهاجم گلزن

 

 

اکبر عبدی:هنر پیشه هزار چهره

 

 

علی پروین:سلطان پرسپولیسی ها

 

 

فرزاد مجیدی:برادر خوشتیپ خودم

 

 

افشین قطبی:مربی با کلاس ودانش

 

 

فرهاد کاظمی:مربی جسور

 

 

فتح الله زاده:فقط مدیرعاملی بهش میاد

 

 

علیرضا نیکبخت:حیف شد که از استقلال رفت

 


ازخصوصیات فرهاد محبوب قلبها:
متولد 13/3/1355
۱۷۹سانتيمتر قدو ۷۳کیلوگرم وزن
همسرش ازپرسنل اصلی شرکت هواپیمایی بودکه هنگامی که برای تهیه ی بلیط اقدام کرده بودبااو آشنا میشود.
متاهل وصاحب دوفرزند است.
دخترش تیام متولدسال 30/7/1383وپسرش امیربردیا متولد9/3/1387میباشد.
نام تیام راخودش انتخاب کرد ونیز علاقه ی خاصی نسبت به اودارد.
تولددخترش رابهترین رخداد زندگیش ذکر میکند وهمیشه قسم اولش نام اوبوده وهست.
همه ي تلاشش رو مي كنه تا تيام وامیربردیا  توي زندگي آرامش داشته باشند و هميشه ميگه تيام همه ي زندگي منه.
شهرت رو زماني دوست داره كه بين مردم محبوب باشه.
به مارک اعتقادنداره بیشترروی ظاهراجناس وچیزی که از همون اول دلش میخواد خریدمیکنه.وبااین وجو فوق العاده خوشتیپه
چهار ماشین دارد وماشین موردعلاقه اش بی ام و مدل تیپ هفت که هم اکنون همراه(( بنتلی)) 2008وی درامارات ونیز دوماشین دیگرش(پرادوو بنز مشکی او)درایران است.
بهترین خاطره اش سفرش به کربلا همراه باتیم پاس بوده.
کتاب خودش(شیرین وفرهاد )رادوست دارد.
از ویژگیهای منفی اش که خود اونیز به آن اشاره میکند عدم توانایی اش در برقراری ارتباط با دیگران است.
مثل هرانسان دیگری از دروغ متنفر واما فردی صبور است.
عاشق فیلم وسینما رفتن است وهنرمندمحبوبش امین حیایی وبهرام رادان اشت.
موسیقی لایت وآرامش بخش رامیپسندد.
خواننده ی محبوبش شادمهراست.
از میان باشگاه های خارجی به اینتر ومیلان علاقه مند است


افتخارات :
 صعود به جام جهاني 98 فرانسه همراه با تيم ملی -
  قهرماني با استقلال در ليگ نهم -
 قهرماني با بهمن در ليگ -
 قهرماني آسيا با العين -
 قهرماني در ليگ امارات با الاهلي -
 قهرمانی جام حذفی با استقلال-
 -بهترين بازيکن خارجي ليگ امارات و آقاي گل ليگ امارات را نيز به دست آورده و با 107 گلي که در ليگ امارات زده بهترين گلزن خارجي اين ليگ به حساب مي آيد . ديگر خارجي هاي حاضر در اين ليگ هنوز نتوانسته اند رکورد اورا بشکنند
- نایب قهرنانی در آسیا با استقلال

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 707
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 707
hellboy
11:27
جمعه 18 اسفند 1391

 



 

متولد 1350
مدرک تحصیلی: دیپلم

- فعالیت هنری را با بازی در تئاترهای مدرسه ای آغاز کرد و پس از پایان تحصیلات با فیلم وسوسه جلوی دوربین رفت.

- اما نخستین حضور جدی اش بازی در فیلم عروس بود.

- در چهل و یکمین جشنواره سن سباستین (اسپانیا، 1992) برای بازی در سارا جایزه بهترین بازیگر زن را بطور مشترک دریافت کرد و در همین سال برای همین فیلم (باز هم بطور مشترک) از جشنواره سه قاره نانت فرانسه جایزه گرفت.

- در دوره های مختلف جشنواره فجر برای بازی در فیلمهای عروس، سارا، پری، روانی و دوزن کاندید بوده است.

- او به خاطر بازی در فیلم دوزن جایزه بهترین بازیگر زن را از جشنواره تائورمینا (ایتالیا، 1999) دریافت کرد.

- او فیلم کوتاه « داشتن و نداشتن » را هم کارگردانی کرده است.

- او برای بازی در فیلم نیمه پنهان از بیست و پنجمین جشنواره فیلم قاهره جایزه بهترین بازیگر را دریافت کرد.

- پس از ده سال نامزدی برای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر از دوره های مختلف جشنواره فیلم فجر، سرانجام در بیست و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر نیکی کریمی برای بازی در فیلمهای واکنش پنجم و دیوانه ای از قفس پرید این جایزه را دریافت کرد.

مجموعه آثار:

- وسوسه (جمشید حیدری، 1368)

- عروس (بهروز افخمی، 1369)

- ردپای گرگ (مسعود کیمیایی، 71 - 1370)

- سارا (داریوش مهرجویی، 1371)

- پری (داریوش مهرجویی، 1373)

- بوی پیراهن یوسف (ابراهیم حاتمی کیا، 1374)

- سایه به سایه (علی ژکان، 1374)

- برج مینو (ابراهیم حاتمی کیا، 1374)

- روانی (داریوش فرهنگ، 1376)

- جهان پهلوان تختی (بهروز افخمی، 1376)

- بازیگر (محمدعلی سجادی، 1377)

- دوزن (تهمینه میلانی، 1377)

- سیب سرخ حوا (سعید اسدی، 78 - 1377)

- دختران انتظار (رحمان رضایی، 1378)

- نسل سوخته (رسول ملاقلی پور، 1378)

- هزاران زن مثل من (رضا کریمی، 79 - 1378)

- نیمه پنهان (تهمینه میلانی، 1379)

- دیوانه ای از قفس پرید (احمدرضا معتمدی، 81 - 1380)

- بر باد رفته (صدرا عبداللهی، 1381)

- واکنش پنجم (تهمینه میلانی، 1381)

- باج خور (فرزاد مؤتمن، 1382)

- پرونده هاوانا (علیرضا رئیسیان، 1383)

- ستاره ها - جلد دوم: ستاره است (فریدون جیرانی، 1384)

- نوک برج (کیومرث پوراحمد، 1384)

- شام عروسی (ابراهیم وحیدزاده‏، 1384)

- سه زن (منیژه حکمت، 1385)

- زن دوم (سیروس الوند، 1385)

- جعبه موسیقی (فرزاد موتمن، 1385)


به عنوان کارگردان:

- داشتن و نداشتن (مستند، 1381)

- یک شب (1383)

- چند روز بعد (1385)

جشنواره ها و جوایز:

- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از یازدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « سارا » - 1371

- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از نهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « عروس » - 1369

- برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن از بیست و یکمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم های « دیوانه ای از قفس پرید » و « واکنش پنجم » - 1381

- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از سیزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « پری » - 1373

- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از شانزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « روانی » - 1376

- تقدیر شده از هفدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « دو زن » - 1377

- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن از هفتمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « واکنش پنجم » - 1382

- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن از پنجمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « نیمه پنهان » - 1380

- بهترین بازیگر نقش اول زن سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « دو زن » - 1378- سومین بازیگر نقش اول زن سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « نسل سوخته - 1379

- سومین بازیگر نقش اول زن سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « نیمه پنهان » - 1380

- چهارمین بازیگر نقش اول زن سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « دیوانه ای از قفس پرید » - 1382

 


عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 524
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 524
hellboy
11:24
جمعه 18 اسفند 1391

نام : نیما
نام خانوادگی : شاهرخ شاهی
تاریخ تولد : ۱۷ مرداد ۱۳۶۰

با بازی در نقش امیرعلی در فیلم مکس به سینما آمد. اما سه سال طول کشید تا با بازی در نقش اول فیلم پارک وی بدرخشد و مهارت های بازیگری خود را ثابت کند.
در تهران به دنیا آمده و بزرگ شده ی ولنجک است الان هم در ولنجک زندگی می کند.

یک خواهر بزرگتر ازخودش دارد به نام نیلوفر .
در رشته مهندسی عمران دردانشگاه تهران تحصیل می کند و امسال فارغ التحصیل می شود .
نیما شاهرخ شاهی از بازی امین حیایی خوشش می آید.
معتقد است حق پارک وی در جشنواره پایمال شد.
فیلم کافه ستاره را دوست دارد.
عاشق هیجان سینماست .
سربازی نرفته است .
عامل فروش پارک وی را فریدون جیرانی می داند.
در خانواده تحصیل حرف اول را می زده برای همین فکر نمی کرده بازیگر شود .
عاشق بازیگری است ولی منتظر نقش خوب می ماند .
آرزویش کاربا کارگردانان صاحب نام است.
عاشق فیلمهای ترسناک است.
فیلمنامه ی پارک وی را از۱۲ شب تا ۴ صبح یکسره خواند.
عاشق صدای دوربین ۳۵ میلیمتری است .
اغلب شبکه های ماهواره ای از او به عنوان خواننده یاد می کنند.
سریال راه بی پایان را دوست دارد و هر هفته دنبال می کند.
در ساختمان سازی فعال است و نیاز مالی به بازیگری ندارد.
در دسترس بودن را دوست ندارد.
هرچند وقت یک بار آرایش مو و صورتش را تغییر می دهد .
معمولا سعی می کند در هر شرایطی عاقلانه تصمیم بگیرد .
نقش کوهیار در پارک وی را خیلی حسی بازی کرده است .
متاهل است .

نیما شاهرخ‌شاهی در سینما یک بازیگر باتجربه است که در طول ۸ سال در این عرصه جایگاه خوبی هم پیدا کرده اما حضورش در تلویزیون هم می‌تواند سرآغازی برای طی کردن مسیر جدیدی در کارنامه حرفه‌ای‌اش باشد.
این شب‌ها او با سریال فاصله‌ها (حسین سهیلی‌زاده)‌ مهمان تلویزیون است و درست پس از پایان این سریال و شروع ماه رمضان با مجموعه ملکوت (محمدرضا آهنج)‌ مهمان خانه‌ها خواهد بود. به هر حال همه اینها بهانه‌ای شد برای یک گفتگو…
روزی که برای گفتگو با نیما شاهرخ‌شاهی قرار گذاشتیم، سر صحنه مجموعه ملکوت بود و فرصت کوتاهی که گروه برای استراحت داشت، مجالی شد برای پرسش‌های ما و جواب‌های او.
از حضور و نقشی که در مجموعه ملکوت داری برایمان بگو.
مجموعه هنوز پخش نشده و توضیح زیادی نمی‌توانم بدهم. نقش سامان، نوه حاج فتاح (با بازی محمدرضا شریفی‌نیا)‌ را بازی می‌کنم که طی داستان دچار یک ارتباط عاطفی می‌شود و اتفاقاتی در این میان رقم می‌خورد.
ملکوت اولین مجموعه مناسبتی است که در آن حضور داری؟
بله، ولی ۳-۲ مجموعه‌ای هم که در آن بازی داشته‌ام مجموعه‌های روتین و تقریبا هر شبی بودند؛ شمس‌العماره که به عنوان مهمان حدود یک هفته در آن حضور داشتم، فاصله‌ها که در حال حاضر پخش می‌شود و بعد هم مجموعه ملکوت.
تا آنجا که می‌دانم قصه ملکوت ماورایی است. طی سال‌های اخیر بخصوص در مجموعه‌های مناسبتی زیاد از این گونه سوژه‌ها برای ساخت سریال استفاده شده است. فکر می‌کنی ملکوت چه ویژگی متمایزی نسبت به آثار سال‌های اخیر قرار است داشته باشد؟
شاید بهتر باشد راجع به چیزهایی که وجود داشت و مرا برای حضور در این مجموعه به خود جذب کرد‌ صحبت کنیم؛ فیلمنامه خوب، گروه خوب و کارگردانی خوب.
تصویربرداری سریال فاصله‌ها ادامه دارد و شما همزمان در سریال ملکوت هم بازی دارید. این نوع کار کردن سخت نیست؟
ترجیح می‌دادم که این اتفاق نیفتد، چرا که گریم من در این دو مجموعه یکسان است. صبح یک نقش بازی می‌کنم و شب یک نقش، ولی الان خوشحالم و به نظرم اتفاق بسیار خوبی بود.
دوست داشتم در یک مجموعه مناسبتی کار کنم. از الان هم می‌توانم به جرات این قول را بدهم که این مجموعه بهترین سریال ماه رمضان خواهد بود. ‌‌ تداخلی که در ضبط دو مجموعه وجود داشت، سختی‌هایی را نیز به همراه داشت ولی خوشحالم که بازی در ملکوت را قبول کردم. حرف شما را قبول دارم. مجموعه‌های ماورایی این سال‌ها زیاد ساخته و پخش شدند، ولی نوع خاص استفاده از پرده کروماکی و جلوه‌های ویژه‌ای که در این کار استفاده شده، سریال ملکوت را خاص و متمایز می‌کند.
بازی در سینما را با فیلم مکس (سامان مقدم)‌ آغاز کردی. بعد از آن تقریبا همیشه نقش‌های منفی را به عهده گرفتی. چه دلیلی باعث شد به سمت این نقش‌ها گرایش پیدا کنی؟
اکنون داریم قسمت ۸ مجموعه ملکوت را تصویربرداری می‌کنیم. تا حدودی می‌دانم که قرار است ادامه نقش سامان چگونه باشد، با توجه به این که هنوز فیلمنامه کامل نشده است ولی تا به اینجا سامان را خیلی منفی نمی‌بینم.
سعی من همیشه این بوده که هر نقشی را متفاوت از دیگری بازی کنم، مخصوصا اگر نقش منفی باشد. بعد از این که فیلمنامه را می‌خوانم، اگر حس کنم که نقش، نقش منفی است، در ذهن خود آن را درجه‌بندی می‌کنم. هر نقش منفی برای من ۱۰ درجه دارد که بر حسب نقش میزان منفی بودن را در آن کاراکتر لحاظ می‌کنم. سعی و تلاشم این است که نقش‌های منفی‌ام هیچ کدام شبیه به هم نباشد. این طبیعی است که هیچ کس دوست ندارد ‌ نقش اش صد در صد منفی باشد. من هم معمولا با کارگردان صحبت می‌کنم و نقش را تا جایی پیش می‌برم و منفی‌سازی می‌کنم که به من جای دفاع هم بدهد. در نوع بازی‌ام به این مساله معتقدم که نقش حتی اگر منفی است، باید جوری ساخته و پرداخته شود که تماشاگر مواقعی هم به او حق بدهد و پیش خودش بگوید شاید شرایط جوری بوده که فلان شخصیت مجبور شده این کار را بکند. من جای دفاع برای نقشم می‌گذارم، چون از نقش‌های کاملا منفی با نمادهای خاص خیلی خوشم نمی‌آید.
به همین دلیل است که مخاطب امروزی نقش یکدست سیاه با تمام عناصر منفی را دیگر نمی‌پذیرد، چون یک نقش زمانی قابل باور است که مخاطب بتواند نمودی بیرونی و عینی برای آن پیدا کند.
این نکته هم مهم است، وقتی یک شخصیت قرار است مثلا در یک مجموعه ۳۰ قسمتی معرفی شود، فرصت برای ارائه زیر و بم شخصیتی او وجود دارد ولی این اتفاق در یک فیلم سینمایی ۹۰ دقیقه‌ای خیلی سخت‌تر می‌شود چرا که دیگر فرصتی نداریم که بخواهیم وارد جزئیات قبل و بعد آن شخصیت شویم و شاید به قول شما اینجا‌غلو شخصیتی بیشتر اتفاق می‌افتد.
سامان در سریال ملکوت چقدر با شخصیت ساسان در سریال فاصله‌ها متفاوت است؟
ساسان شخصیتی خاکستری است ولی سامان به سمت مثبت بودن گرایش بیشتری دارد. با صحبتی که با محمدرضا آهنج، کارگردان سریال «ملکوت» داشتم، به این نتیجه رسیدیم که سامان باید برای سیر به سمت منفی بودن یا منفی شدن روال منطقی و باورپذیری داشته باشد تا بیننده هم بتواند با او ارتباط برقرار کند ولی ساسان فاصله‌ها به لحاظ سیر اتفاقاتی که بر او حادث شده، از همان ابتدا به بیننده خاکستری معرفی می‌شود.
با توجه به تجربه‌ای که هم در تلویزیون و هم در سینما دارید، چقدر حضورت را در این دو متفاوت و شاید بهتر و برتر از دیگری می‌بینید؟
نمی‌خواهم راجع به آسان‌تر بودن بازی در سینما یا تلویزیون بگویم، چون راحت نمی‌شود به این سوال جواب داد. اصولا من آدم بی‌حوصله‌ای هستم. یکی از دلایلی هم که در سینما فعالیت داشتم، این بود که یک کار در ۳۵ ـ۳۰ روز تمام می‌شود؛ ولی در سریال حدود ۶ ـ ۵ ماه درگیر هستی، پس برای من مهم است که در چه گروهی دارم کار می‌کنم. در چند ماه گذشته اتفاقات جالبی برایم افتاد، مثلا طی یک شبانه‌روز حدود ۱۲ سکانس گرفته شد و من ۱۰ بار تعویض لباس داشتم. این اتفاق سخت مخصوصا در مورد سریال‌های روتین بیشتر به چشم می‌آید. اتفاقی که در سینما می‌افتد، این است که اگر کاری پیش‌تولید قوی داشته باشد، طی یکی‌ دو ماه فرصت داری دیالوگ‌هایت را حفظ ‌ و بازی کنی. حتی دیالوگ‌ها هم در سینما مال خودت است، ولی در سریال می‌بینی که چند برگه دیالوگ به تو داده می‌شود و تو فقط زمان محدودی داری، باید آنها را حفظ کنی و جلوی دوربین بروی. تجربه بازی در سریال برای من سخت‌تر بود، اما خب وسوسه عجیبی در من انداخت. من حدود یک هفته در مجموعه شمس‌العماره حضور داشتم، ولی دقیقا ۲ روز بعد آن ۲ تا سینمایی پیشنهاد داشتم و ۲ تا سریال. «فاصله‌ها» با چند قسمت پخش بازخورد خوبی داشته و جدای از همه نقش‌هایی که در سینما بازی کردم و عقیده دارم بعضی از آنها نقش‌های خوبی هم بوده، برایم جالب است که بعد از ۵ الی ۶ قسمت پخش مجموعه فاصله‌ها، همه در خیابان، مرا‌ به اسم ساسان صدا می‌زنند.
مدتی از سینما و تلویزیون فاصله گرفتید و بازگشتتان به دنیای بازیگری توام شد با همزمانی سریال‌های فاصله‌ها و ملکوت و در سینما هم لج و لجبازی و دموکراسی تو روز روشن. این پرکاری چگونه شکل گرفت؟
اول بهتر است راجع به این صحبت کنیم که چرا نبودم و چرا الان هستم. خیلی وقت بود از این صحبت‌ها نکرده بودم و الان که فرصت خوبی است، می‌توانم مفصل حرف بزنم.
فیلم‌های اول و دومی که بازی کردم هم فیلم‌های خوبی بود و هم کارگردان‌های خوبی داشت. طی این سال‌ها، مشاورینی داشتم که به من یادآور می‌شدند‌ چون ورودم با کارگردان‌های معروف و خوبی بوده، پس باید دقت بیشتری در انتخاب نقش‌هایم داشته باشم. بعد از فیلم دایره زنگی خیلی نقش‌ها را رد کردم. آن موقع دلایل خاص خودم را داشتم، اما بعد متوجه شدم دیگر تهیه‌کننده‌ها به این فکر نمی‌کنند که کدام بازیگر کم‌کارتر یا پرکارتر یا گزیده‌کار‌تر بوده است. الان ملاک حضور و انتخاب بازیگران برای فیلم‌ها و مجموعه‌ها این است که کدام بازیگر روی جلد مطبوعات است. بعد فکر کردم که با کناره‌گیری من، خیلی آدم‌های دیگری وارد می‌شوند، بنابراین تصمیم گرفتم فعالیت خودم را دوباره آغاز کنم. شاید قبل از شمس‌العماره حدود ۷ تا کار انجام داده بودم، ولی بعد از شمس‌العماره تا الان شاید ۲۰ روز تعطیلی هم نداشتم. ۷ تا کار سینمایی انجام دادم و ۲ تا سریال. مقداری حساسیتم را پایین آوردم. این به این معنا نیست که هر کاری را قبول کنم، اما سعی‌ام بر این است که با حضور بجاتر و معقول‌تر هم تجربه کاری‌ام را بالاتر ببرم و هم میزان پیشنهاداتم بیشتر شود. حضور همزمان یک بازیگر در چند فیلم و سریال می‌تواند خطرناک هم باشد. همزمانی چند کار باعث می‌شود بازیگر زیاد دیده شود، اما اگر کارهایش پشت سر هم پخش شود، حضور مستمر او را ثابت می‌کند.
انگار تصمیم دارید در تلویزیون بیشتر فعالیت داشته باشید.
بله. برای ۲ سریال دیگر هم قرارداد بسته‌ام که ان‌شاءالله در آنها بازی خواهم کرد.
بنابراین می‌توان گفت یک‌سری از ملاک‌هایت برای انتخاب نقش تغییر کرده است.
بله. الان اولین چیزی که برای من مهم است، فیلمنامه خوب است؛ چه در سینما و چه در تلویزیون، چراکه به عقیده من سینما و تلویزیون دارند در یک راستا حرکت می‌کنند و یک سطح می‌شوند. الان واقعا سینما دارد در مسیری حرکت می‌کند که اگر در سال ۷۰ فیلم سینمایی تولید می‌شود، ۵۰ تای آن در حدی است که من آنها را واقعا نمی‌پسندم. وقتی در فیلم‌هایی مانند مکس و دایره زنگی بازی می‌کنم، نشان‌دهنده این است که تعریف ویژه‌ای از فیلم کمدی دارم. البته این را هم بگویم پیش‌تولید طولانی فیلم «۷ دقیقه تا پاییز» شانس حضور در فیلم «درباره الی» را از من گرفت. اگر در این فیلم بازی می‌کردم حتما مسیر حضورم در سینما تغییر می‌کرد.
البته شما با بازی در فیلم «پارک‌وی» نشان دادید که به بازی در نقش‌هایی که روی روان‌شناختی آنها کار شده باشد، علاقه‌مند هستید.
از پارک‌وی به بعد، همه نقش‌هایی که قرار بود فیلم‌هایش در زمینه وحشت ساخته شود، به من پیشنهاد شد، اما من نخواستم در یک نقش کلیشه شوم. بعد از پارک‌وی دوست داشتم نقشی به من پیشنهاد شود که خاص باشد و تلفیقی باشد از وحشت و روان‌شناسی. این اتفاق افتاد و تله‌فیلمی به من پیشنهاد شد به نام «یکی از ما» که بشدت نقشم را دوست داشتم و امیدوارم خوب درآمده باشد؛ نقش پسر معتادی که وابستگی به یک‌سری مواد دارد که وقتی استفاده می‌کند یک شخصیتی دارد و وقتی استفاده نمی‌کند شخصیتش دوگانه می‌شود.
راجع به فاصله‌ها صحبت کنیم و پیامی که همیشه حسین سهیلی‌زاده خیلی خوب و غیرمستقیم با مجموعه‌هایش به مخاطب می‌رساند.
به نظر من یک‌سری کارگردان‌ها هستند که مدیوم تلویزیون را خوب می‌شناسند. معمولا راجع به سریال‌های روتین می‌گویند که از قسمت ۱۰ به بعد به قول معروف جا می‌افتد، ولی فاصله‌ها از همان قسمت اول بیننده خودش را پیدا کرد. سال گذشته این اتفاق راجع به دلنوازان هم افتاد و امیدوارم این اتفاق برای فاصله‌ها هم بیفتد. حسین سهیلی‌زاده نکات ظریفی را می‌بیند و می‌شناسد. تجربه چند ماه کار مستمر در تلویزیون به من ثابت کرد که کارگردانان خوبی در تلویزیون فعال هستند که کارهای ارزشمندی می‌سازند و من دوست دارم با آنها همکاری داشته باشم.

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 878
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 878
hellboy
11:19
جمعه 18 اسفند 1391


لطفا یک بیو گرافی از خودتون بفرمایید.
نیوشا ضیغمی هستم متولد ۱۳۵۹ بیمارستان ایرانمهر تهران،دیپلم معماری دارم ولی چون در دانشگاه سراسری روانشناسی کودک قبول شدم ترجیح دادم در این رشته ادامه تحصیل بدهم ولی در این مدت ذره ای از علاقه من به هنر مخصوصآ بازیگری کم نشد و همز زمان با تحصیل در این رشته دوره های کوتاه مدت کارگردانی و بازیگری کانون سینماگران جوان گذراندم و بلافاصله بعد از پایان این دوره های آموزشی فعالیت هنری خودم رو آغاز کردم
در چند فیلم به ایفای نقش پرداختید؟
اولین کارم برمیگرده به سال پیش که در سریال “در چشم باد”به کارگردانی آقای جعفری جوزانی حضور داشتم و به این کار افتخار میکنم و معتقدم در این فیلم توانستم به اندازه ۱۰۰ تا فیلم سینمایی تجربه کسب کنم،فیلم های دیگری که من در آنها بازی کردم عبارتند از:تردست؛مواجهه،شوریده،گناه من،اخراجی ها،حس پنهان،پارک وی،قرنطینه،تلافی
شما با فیلم اخراجی ها چهره شدید،یک مقدار در مورد این فیلم و چگونگی همکاری با این گروه توضیح بدید.
برای این کار آقای شریفی نیا با من تماس گرفتند و از من دعوت کردند تا در این فیلم بازی کنم،من بعداز ملاقات با آقای کاسه ساز و ده نمکی و خواندن فیلم نامه تصمیم گرفتم در این کار به ایفای نقش بپردازم.یکی از مهمترین دلایل پذیرفتن این نقش این بود که من پس از مطالعه فیلم نامه متوجه شدم که فیلم قرار هست نگاهی نو به جنگ داشته باشد و این برای من جذاب بود.عامل دیگر حضور هنرمندان باسابقه و خوب کشور در این کار بود که کار کردن با هر کدام از این عزیزان برای من یک افتخار محسوب می شود و از این بابت بسیار مایل بودم که در کار حضور داشته باشم.و عامل آخر هم این بود که پس از مطالعه فیلم نامه در یافتم که فیلم مخاطب عام دارد و با همه اقشار مردم در ارتباط هست
بعضی ها میگفتند که” اخراجی ها” چیزی شبیه به “لیلی با من است” هست در صورتی که شما می گویید طرح فیلم نو بود
لیلی با من است داستان یک نفر بود که نمیخواسته به جبهه بره ولی به جبهه رفت و در اونجا متحول شد،فردی که زیاد از فرهنگ جبهه دور نبود…اما اخراجی ها ما با یکسری آدم طرف هستیم که وقتی به جبهه می روند با فضای اونجا تضاد های فرهنگی زیادی دارند.
کار با مسعود ده نمکی به لحاظ حاشیه هایی که داشت ریسک بود،چی شد که شما با این همه حاشیه حاضر شدید با او همکاری کنید؟
من مسعود ده نمکی رو با “کدام استقلال،کدام پیروزی” و “فقر و فحشا” و فیلم نامه “اخراجی ها” به عنوان یک فیلم سازمیشناختم و اصلآ به سابقه سیاسی او توجه نداشتم و چیزی که برام مهم بود نگاه بی پروای او به مسائل بود…و در کل باید بگم هر آدمی در بعضی از مسائل استعداد دارد و در بعضی مسائل بی استعداد است…من هم در مقوله سیاست کاملآ بی استعدادم
با حواشی فیلم چگونه برخورد کردید؟
به نظر من وقتی یک فیلمی خوب باشه خودش جواب منتقدان وحاشیه سازان رو میده…من هم سعی کردم نقشم رو به نحو احسن بازی کنم تا جواب این حواشی داده بشه
در اخراجی های ۲ هم حضور دارید؟
بله با من تماس گرفته شده و عنوان شده که بنده در این فیلم حضور دارم،البته فعلآ فیلم نامه در حال بازنویسی هست
بریم سراغ فیلم “پارک وی” فیلمی که بعضی ها رو وسط فیلم مجبور کرد سینما رو ترک کنند،نظرتون در مورد نقشتون در این فیلم رو بفرمایید.
من به هیچ عنوان منکر سینمای آقای جیرانی نمی شوم ولی من اصلآ از بازی در این فیلم راضی نیستم،این نقش برای من از ابتدا نقش تعریف شده بود که فراز و فرود و یک پیچیدگی خاص داشت ولی نمی دونم چرا در تدوین اصلآ به کلی ماهیت نقش گرفته شد و به یک چیز بی روح تبدیل شد.
اما توفیق اجباری،فیلمی که به ظاهر “باران کوثری”نقش اول رو ایفا میکرد ولی در عمل نقش شما پررنگ تر بود.
ما در این فیلم تمام هدفمون خوب شدن فیلم بود و اصلآ این که کی نقش اول بود مطرح نبود…ما حتی روی دیالگو ها هم بحث و تبادل نظر می کردیم تا به یک نقطه خوب وقابل قبول برسیم تا مجموعه کار خوب از آب در بیاد.
شما ۳ تجربه طنز داشتید،آیا ماشاهد کارهای طنز بعدی شما هم خواهیم بود یا تصمیم دارید دیگه وارد این حطیه نشوید؟
من کار خودم رو در کارهای طنزی که انجام دادم مثبت ارزیابی می کنم و در کل بازیگری هستم که دوست داریم همه ژانرهای رو تجربه کنم و دوست ندارم خودم رو محدود به یک موضوع خاص کنم کما اینکه به طنز همچنان علاقه دارم و اگر پیشنهاد خوبی بهم بشه با کمال میل آن را قبول می کنم
نظرتون رو در مورد تلافی که در آن برای اولین بار نقش اول رو بازی کردید بفرمایید
تلافی فیلمی بود که یک زوجی را نشان میدهد که یک سری مشکل دارند که واقآ اسم آنها رو نمیشه مشکل گذاشت و یک نگاه عمیق میتونن اون مشکل رو حل کنند و این یکی از مشکلات جامعه ماست که یک سری آدم هستند که سال ها با هم بازی می کنند ولی از کوچکترین خواسته های هم آگاه نیستند و به نظر در مجموع تلافی فیلم خوبی است و تا اینجا هم عکس العمل مردم نسبت بهش خوب بوده و در شرایطی اکران فیلم با اکران فیلمی مثل “دایره زنگی” یا مجنون لیلی” با خیل عظیمی از بازیگران که هرکدامشان میتوانند به تنهایی مردم رو به سینما بکشانند هم زمان شده است فروش خوبی داشته است
تعریف نیوشا ضیغمی از سوپر استار چیست و آیا به نظر خودش الان ستاره است؟
سوپر استار یعنی کسی که در همه جای دنیا همه او را می شناسند و به خاطر او به سینما می روند که ما در ایران یه همچین چیزی نداریم…در مورد خودم هم باید بگم که فعلآ برای خودم هم مجهول و گنگه این موضوع و باید ببنیم عکس العمل مردم در مقابل دو فیلم “تلافی” و “قرنطینه” که من در این دو فیلم نقش اول رو دارم چیست و آیا به خاطر نیوشا ضیغمی سینما می روند یانه،شاید بعد از پایان اکران این دوفیلم و پیشنهاد های کاری بعدی بتونم بهتر جواب این سوال رو بدم
خیلی ها بر این عقیده هستند که شما یک هدیه تهرانی جدید در سینمای ما هستید،نظر خودتون چیست؟
هدیه تهرانی کسی است که یک بخشی از سینمای بعد از انقلاب ما بهش مدیون هست چرا که وقتی او وارد این عرصه شد مردم به خاطر او بلیط میخریدند و به سینما می رفتند،اتفاقی که برای کمتر کسی در سینمای ما افتاده است…به نظرم هدیه تهرانی یک وزنه قوی و مستحکم در سینمای ماست و به این زودی ها کسی مثل او به سینما معرفی نمی شود گرچه برای من باعث افتخار هست که با او مقایسه میشوم و باعث خوشحالی من خواهد بود اگر روزی به جایگاهی مانند جایگاه او در سینما برسم
به نظرتون زیبایی چهره در کار یک بازیگر چقدر تاثیر گذار هست؟
به نظر چیزی که از زیبایی کلیشه ای و یونانی مهمتر هست جذابیت یک بازیگر هست،خیلی ها هستند که زیبا هستند ولی وقتی در روی پرده سینما دیده می شوند هیچ جذابیتی برای بیننده ندارند
به نظرتون روزی میرسه که سینمای سطحی و معناگرا در ایران باهم ادغام بشود و فیلمی مرکب از این دو ساخته بشود؟
این اتفاق در گذشته در فیلم “قیصر”یا”داش آکل” افتاد که هم مردم و هم منتقدان رو از خودش راضی کرد پس به نظرم این اتفاق دور از دسترس نیست و فقط باید کمی فرهنگ سازی کنیم
این روزها بحث دستمزد ۷۰ میلیونی آقای گلزار بسیار داغ هست،نظر شما در مورد بالا رفتن دستمزد بازیگر ها چیست؟
ببینید ما فقط یک بازیگر داریم که قدرت این رو دارد که ببیننده رو وادار به آمدن به سینما کند آن هم محمد رضا گلزار هست و به نظر چنین شخصی حق دارد که دستمزد بالا هم بگیرد چون به هرحال به چرخه اقتصاد سینما کمک بزرگی می کند
نظرتون رو درمورد اسامی زیر بفرمایید؟
مسعود ده نمکی؟
فیلم سازی با نگاهی عمیق و بی پروا
حبیب الله کاسه ساز؟
تهیه کننده بسیار خوب و خوش حساب
هنگامه قاضیانی؟
واقآ به عقیده من مستحق گرفتن جایزه امسال بود ولی متاسفانه یک عده در جشنواره امسال به او کم لطفی کردند که این کم لطفی از این ناشی می شد که آنها ایشون رو نمی شناختند و با روی پرده نقره ای آشنا نبودند ولی من که او را از روی صحنه تاتر می شناسم اعتقاد دارم که استحقاق گرفتن جایزه راداشت
امین حیایی؟
بازیگری که در همه ژانرها موفق بوده و واقآ دارای استعداد زیاد بازیگری است و به نظرم در این سالها به او کم لطفی شده بود و باید زود تر از این ها این جایزه نصیب او میشد
گلشیفته فراهانی؟
غنیمت سینمای ایران
باران کوثری؟
دوستی با معرفت و بازیگری عالی
شریفی نیا؟
آچار فرانسه سینمای ایران
و حرف آخر؟
راه رسیدن،تلاش واراده ایست استوار پس بخواهیم تا برسیم

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 698
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 698
hellboy
21:47
پنج شنبه 17 اسفند 1391

 مهدی احمدوند,بیوگرافی مهدی احمدوند,عکس  مهدی احمدوند

 

 

بیوگرافی مهدی احمدوند+عکس  مهدی احمدوند

 


 

بیوگرافی مهدی احمد وند

 

 

مهدی احمدوند 29  بهمن 1370در شهر کرج متولد و بزرگ شده همین شهر می باشد و اصالتا همدانی

 

با استعداد در موسیقی به طوری که شروع به کار موسیقی او از 14 سالگی و با ویولن بوده

 

اولین کاری که او ساخت اهنگ 'خیلی دوست دارم یه روز' بوده که شعر و اهنگ سازی و تنظیم  کار توسط خودشون انجام شد

 

اولین کاری که برای شخص دیگری تنظیم کرد اهنگ ' تاوان ' برای سامان جلیلی بود

 

و نظرش  در مورد سامان :

سامان پسر خوب و با استعدادی هست بعضی ها میگن که تنظیم من باعث پیشرفت سامان جلیلی شده اما من همیشه گفتم سامان با هر کسی دیگه ای کار میکرد بازم پیشرفت میکرد چون توانایی بالایی داره و من فقط یک تنظیم معمولی انجام دادم

 

خواننده مورد علاقه او استاد شادمهر عقیلی هست

 

تعداد اهنگهای مهدی احمدوند تا به امروز 15 اهنگ بوده که تمامی شعر و اهنگ و تنظیم با خود مهدی بوده به غیر از اهنگ ' یه بهونه ' که شعرش برای یکی از دوستانشون بوده

 

تنظیم اهنگ ها تو استدیو خونگیش  انجام میگیره

 

و شخصا دوست داره یک خواننده خوبی باشه تا اهنگ ساز و تنظیم کننده خوب چون اعتقاد داره  آهنگ سازی و تنظیم وقت و انرژی زیادی ازش میگیره

 

خیلی دوست داره که به صورت مجاز کار کنه و خیلی دنبال مجوز بوده اما تا به امروزنتیجه ای نداشته

 

 

تصاویرمهدی احمد وند

 

 

 

 مهدی احمدوند,بیوگرافی مهدی احمدوند,عکس  مهدی احمدوند

 

 

بیوگرافی مهدی احمدوند+عکس  مهدی احمدوند

 

 

 مهدی احمدوند,بیوگرافی مهدی احمدوند,عکس  مهدی احمدوند

 

 

بیوگرافی مهدی احمدوند+عکس  مهدی احمدوند

 

 

 مهدی احمدوند,بیوگرافی مهدی احمدوند,عکس  مهدی احمدوند

 

 

بیوگرافی مهدی احمدوند+عکس  مهدی احمدوند

 

 

 مهدی احمدوند,بیوگرافی مهدی احمدوند,عکس  مهدی احمدوند

 

 

بیوگرافی مهدی احمدوند+عکس  مهدی احمدوند

 

 

 مهدی احمدوند,بیوگرافی مهدی احمدوند,عکس  مهدی احمدوند

 

 

بیوگرافی مهدی احمدوند+عکس  مهدی احمدوند

 

 مهدی احمدوند,بیوگرافی مهدی احمدوند,عکس  مهدی احمدوند

 

 

بیوگرافی مهدی احمدوند+عکس  مهدی احمدوند

 

 مهدی احمدوند,بیوگرافی مهدی احمدوند,عکس  مهدی احمدوند

 

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 636
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 636
hellboy
21:41
پنج شنبه 17 اسفند 1391
فریدون آسرایی
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری, جستجو فریدون آسرایی
نام مستعار فریدون
زادروز ۱۳۳۵
اهل کشور ایرانی
سبک‌ها پاپ، کانتری
کار(ها) آهنگساز، خواننده و ترانه سرا
مدت کار از ۱۳۷۶ تا کنون
دلیل سرشناسی آلبوم موسیقی غریبه
تحصیلات فوق ليسانس مهندسی كشاورزی
وب‌گاه دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا
ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.




فریدون آسرایی از خوانندگان ایرانی است

زندگینامه [ویرایش]

او در منطقه آسرا در۴۰کیلومتری کرج در جاده چالوس به دنیا آمد.۴ برادر و ۲ خواهر که ۱ برادرش در هلند و ۱ خواهر در کرج و بقیه در تهران زندگی می‌کنند.

او بچه یکی مانده به آخر هست. دیپلمش را در ایران گرفت و در لشکر ۶۴ ارومیه خدمت کرد و چون زن برادرش فیلیپینی بود به کمک ایشان در شهر مانیل آن کشور ۸ سال درس خواند که حاصلش مهندسی کشاورزی بود که ۳ سال آن را برای فوق لیسانس خواند که منصرف شد و به تهران آمد.

بعد از تحصیلات در جولای ۱۹۸۷ به کانادا شهر ونکوور رفت و ۱۴ سال در آنجا زندگی کرد. یعنی ۲۲ سال دوری از وطن.

سال ۱۹۸۸ گروه غزال و ۲ سال بعد هم گروه پرواز را با حضور کامران، هنگامه، رامین زمانی و... راه انداخت که ترانه ایران ایرانم نشانی از این گفته است. (وی در کانادا ۷-۸ سال سی دی فروشی داشته)

او اولین آلبومش را با تنظیم رامین زمانی و با نام اولین سلام که ترانه‌هایش عباتند از : اولین سلام ، جدایی ، جاده عشق ، تو ای یار ، شاهچراغ ، گل اندام ، قربونت و دختر بندر را در سال ۱۳۸۰ به بازار روانه کرد و به ایران باز گشت. (آن زمان خوانندگانی چون اعتمادی و اصفهانی تازه مطرح شده بودند).


از نظر او آلبوم اولش نمره قبولی نگرفت به همین خاطر خواست آلبوم بعدیش را در ایران جمع و جور و در لس آنجلس به بازار فرستد. از جانب دکتر چراغعلی به پدرام کشتکار معرفی شد و دو ترانه بیا بریم و خونه به خونه را با او به ثبت رسانید. پس از آنکه کار آلبوم آدم و حوای شادمهر توسط بهروز صفاریان به پایان رسید فریدون به بهروز توسط پدرام معرفی شد. روزی در استودیو و در سر ضبط قطعه ستاره بهنام برادر بهروز به فریدون پیشنهاد خوانندگی مهمان در این ترانه شد. او نیز این ترانه را اجرا کرد و... پدرام و بهروز نیز با تلاش و اصرار زیاد توانستند فریدون را به ارئه آلبوم در ایران متقاعد کنند. البته خود او دلیل‌های زیادی از جمله سن زیاد مادرش را برای این کار داشت.



البته نوشتن چند مطلب کوتاه در مورد آلبوم غریبه و خود فریدون خالی از لطف نیست:

گل هیاهو آخرین کار آلبوم بود. با غریبه (ترانه مورد علاقه‌اش) راه خواندنش را پیدا کرد. ترانه کبوتر را از یک مجله پیدا کرد. توسط دیدن فیلمهای از کرخه تا راین و آژانس شیشه‌ای با جنگ آشنا و احساس ترانه بوی سیب را به دست آورد. او ملودی ۷ ترانه آلبوم را خودش ساخت.
آلبوم‌ها [ویرایش]

فعالیت‌های هنری خود را در ایران پس از بازگشت از کانادا با آلبومی به نام "غریبه" آغاز کرد.

اولین آلبوم وی با نام اولین سلام وارد بازار شد که به توفیق چندانی دست نیافت.

اما او با دومین آلبوم خود با نام غریبه رکورد فروش در ایران را شکست.

آلبوم بعدی او با نام سرگذشت وارد بازار شد که یکی از آهنگهای او با نام ای وطن در این آلبوم قرار دارد. آلبوم اخر او نیز با نام از تو دورم با فضایی عاشقانه و بر مبنای اشعار علیرضا ایزدیمتن مورب وارد بازار شد که ترانه‌های مانند "دوست دارم"و "وقتی بارون میزنه" را شامل می‌شود

به چندین ترانه از اولین سلام در آمریکا مجوز انتشار داده نشده است.
۱۳۸۰: اولین سلام
۱۳۸۳: غریبه
۱۳۸۳: سرگذشت
۱۳۸۶: از تو دورم (ناشر: سروش)
۱۳۸۷: رمیکس (ناشر: ایران گام)
۱۳۹۰: خاطرات گمشده (ناشر: جهان تصویر)

صداقت نخستین فصل دفتر دانایی است . ((تامس جفرسن))

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 566
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 566

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود